15
  • زبان :زبان اصلی کیفیت :720
  • فرمت :mkv حجم :1/00
  • مدت زمان :159 دقیقه محصول :هندوستان
  • کارگردان :Narendra Bedi نویسنده :مشخص نشده !
  • امتیاز IMDB :7.2 رده سنی :15
  • ستارگان :راجش خانا - مومتاز - آرونا ایرانی
  • Fa
  • En
جیوان لال در همسایگی همسرش سیتا ، پسر ، دارمچاند و دخترش ، مینا در یک دهکده کوچک در هند زندگی می کند و با سرقت امرار معاش می کند. یک روز او از خانه تهزیل دار دزدی می کند ، به خانه خود برمی گردد و اموال مسروقه را به همراه پسرش پنهان می کند. وقتی پلیس وارد می شود ، دارما مقالات دزدیده شده را به آنها تحویل می دهد ، آنها Jeanvanlal را دستگیر می کنند ، وی مقصر شناخته می شود و به زندان فرستاده می شود. سالها بعد ، دارما بزرگ شده است اما پدرش از او متنفر است. سپس روزی پدر و پسر هر دو بر سر فروش گاو با هم درگیر می شوند ، Jeevanlal به پسرش حمله می کند و دارما برای دفاع از خود چوبی می گیرد. سیتا مداخله می کند ، دارما را سرزنش می کند که جرات حمله به پدرش را دارد و از او می خواهد که آنجا را ترک کند. دارما از خانه خارج می شود ، به بمبئی می رود ، با یک پیمانکار ساختمان کار پیدا می کند ، درآمد کسب می کند و پس انداز خود را برای مادرش می فرستد. سپس روزی سیتا نامه ای از دارما دریافت می کند که در حال بازگشت به خانه است. او برای استقبال از او به ایستگاه اتوبوس می رود ، اما به او می گویند که او دیگر به خانه رفته است. وقتی به خانه می رسد از پیدا کردنش شوکه می شود ...
Jeevanlal lives in a small village in India with his wife, Sita, a son, Dharmchand and daughter, Meena, and makes a living by stealing. One day he steals from the Tehsildar's home, returns to his home and hides the stolen property with his son. When the police arrive, Dharma hands over the stolen articles to them, they arrest Jeevanlal, he is found guilty, and sent to prison. Years later, Dharma has grown up but his dad hates him. Then one day both father and son get into a fight over selling the cow, Jeevanlal strikes his son, and Dharma takes a stick to defend himself. Sita intervenes, scolds Dharma for daring to attack his father, and asks him to leave. Dharma leaves home, goes to Bombay, finds work with a building contractor, earns money and sends his savings to his mother. Then one day Sita receives a letter from Dharma that he is returning home. She goes to the bus-stand to greet him, but is told that he is already gone home. When she reaches home she is shocked to find her ...